موضوع: "پيام تسليت"

به مناسبت پر کشیدن سردار دلها

بسم الله الرحمن الرحیم

بار دیگر ایران از خون فرزندان غیرتمند خود خونین شد. ملت ایران این بار به عزای سردار بزرگ اسلام، مرد میدان های سخت، مرد غیرت و مقاومت، سپهبد حاج قاسم سلیمانی نشست. این داغ، سینه تمامی مسلمین و آزادگان جهان را سوزاند.

سردار قاسم سلیمانی، سردار جهان اسلام بود و در دل همگان جایگاهی بس والا داشت. او سردار دلهاست، سردار محبوب دلها که هیچگاه فراموش نمی شود. دشمن خونخوار بشریت و اسلام، به اسم دفاع از حقوق بشر، با اتهامات بی اساس و پایه به مظهر پاکی و دفاع از بشریت حمله ور شده و ایشان را در لیست ترور قرار داد.

اکنون بعد از این اتهامات و پس از اینکه قاسم سلیمانی، این مرد بزرگ اسلام و مقاومت، نقشه های شوم آنها در لباس داعش را با تدابیر خردمندانه خویش خنثی کرد، به ناچار و در کمال ذلت و پستی دست به ترور آن بزرگوار زده و درشبی تلخ و سیاه، ملتی را سیاه پوش ایشان گردانید.

حاج قاسم سلیمانی به آرزوی دیرینه خود رسید و به دوستان شهید خود پیوست؛ اما دشمن روسیاه با این عمل شنیع، خود را بیش از پیش به درّه هلاکت و نابودی نزدیک کرد.

آمریکای جنایتکار، این شیطان بزرگ باید بداند که هیچگاه نمی تواند نور اسلام را خاموش کند. او باید بداند که ملت ایران و جهان اسلام انتقام سختی از او خواهند گرفت و در این حادثه تنها به عزاداری اکتفا نخواهند کرد. آمریکا باید بداند که ایران همچنان ایستاده و با شتابی افزون پیش می رود. فرزندان ایران با غمی جانگداز در سینه و مشتی گره کرده به میدان می آیند و راه سردار عزیز خود را با اقتدار ادامه خواهند داد.

سردار عزیز اسلام، شهادتت مبارک.

 

تسلیت

می رود آن مولا که مولای جهان بود و خوبی ها!


می رود آن آقا که تنها بود و یار بی کسان!


خدایا …. چه کنند یتیمان؟!


شهادت مولای خوبان، امیرالمومنان، علی علیه السلام تسلیت باد!


صدای عزاداری

دیگر بار صدای عزاداری می آید.

صدای عزاداران، صدای طبل، صدای شیون و آه ….

دوباره محرم فرا رسید، ماه گریه و نوحه، ماه عزا، …

اما … اما نه …. این ماه را برای گریه نساخته اند، این ماه را تنها برای دلسوزی شیعیان برای امام نساخته اند که دلسوزی تنها، کاری از پیش نمی برد.

شیعیان حسین علیه السلام باید بدانند که امام در پس سالها، تنها دلسوزی و اشکشان را نمی خواهد؛ هیئت و سینه زنی و اشک و ناله راهی است تا راه امام شهیدمان را فراموش نکنیم.

راهی است تا بدانیم به کدام راه برویم، چه کنیم و چه باشیم.

مولای ما، شهید شد تا امر به معروف و نهی از منکر زنده بماند، شهید شد تا غیرت و عفت زنده بماند، شهید شد تا اسلام زنده بماند.

کاش امسال شعور حسینی مان به اندازه شور حسینی مان باشد، کاش امسال در کنار سینه زنی، دست رد بر سینه گناهان بزنیم.

کاش امسال عهدی ببندیم که ایمانمان بیشتر شود؛ ایمانی که نشانه آن در ظاهرمان نیز هویدا شود، نه اینکه تنها قلبمان را پاک دانسته و خود را از مسئولیت ظاهر خلاص کنیم.

کاش امسال در کنار گریه بر عباسی که کنار نهر آب، تشنه شهید شد، پیروی و اطاعت از امام و رهبر را بیاموزیم و بدانیم که رهبر بر ما مقدم است.

کاش امسال محرممان حسینی باشد، عباسی باشد، رنگ و بوی الهی داشته باشد.

به امید قبولی عزداری همگان

تقدیم به شهید مظلوم شیخ نمر

 

                     هرکه عشق علی (ع)خو کرده تاوان می دهد                            مثل یاسی بین آن دیوارودر جان می دهد

                     عشق حیدر باسرشک و خون به امضاء می رسد                          عشق حیدر برجنون سینه درمان می دهد                                                    ما سپر های نبرد و مرد میدان های رزم                                    عشق حیدر بر مرام مرده ایمان می دهد 

                     شیعه ی محراب و ابروی شکسته آخرش                               دست های خالی هر سفره را نان می دهد 

                      آتش این عشق از هر جای این دنیا پر است                                به بیابان های تشنه تاب باران می دهد 

                      ای عرب های سعودی ،هان که فرزند علی                               آید و براین همه خونابه جبران می دهد 

                      هر که کینه از علی پرورده ،هان که منتقم                            آید و بر کینه بازان سخت خسران می دهد

                      پهلویی خون شد میان درب و دیوار جفا                              شیعه مدت هاست بر این درد تاوان می دهد

پیام تسلیت

شهادت حضرت معصومه- سلام الله علیها - یر تمام شیعیان تسلیت باد

چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود

با یک سلام صبح من آغاز می‌شود

پر می‌کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه لحظه پرواز می‌شود

قفل دلم شکسته کنار در حرم

از مرقدت دری به جنان باز می‌شود

فهمیده‌ام ز حکمت ایوان آینه

اینجا دل شکسته سبب‌ساز می‌شود

کو چشم روشنی که ببیند در این حرم

هر روز چند مرتبه اعجاز می‌شود

اعجاز توست اینکه دلم یاکریم توست

قلب تپنده حرم قم، حریم توست

اینجا بهشت دختر موسی بن جعفر است

از نفحه شهود و تجلی معطر است

برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت(ع)

دارالعلومِ مریم آل پیمبر(ص) است

اینجا کلید علم و فقاهت ارادت است

خاک در حریم تو علامه پرور است

چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست

اینجا چقدر چشمه جوشان کوثر است

تنها پناهگاه دلم صحن آینه است

وقتی دلم از آه زمانه مکدر است

هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل

دنبال قبر مخفی زهرای اطهر(س) است

صحن تو غرق بوی گل یاس می‌شود

اینجا حضور فاطمه(س) احساس می‌شود

با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه(س)

اینجا دمیده کوکب اقبال فاطمه(س)

بی‌اختیار پای ضریحت رسیده است

هر زائری که آمده دنبال فاطمه(س)

دارد تمام مرقد تو بوی آسمان

اینجاست سایه سار پر و بال فاطمه(س)

فرمود آشیانه امن الهی است

صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه(س)

خورشید آل فاطمه(س) از راه می‌رسد

هر سال ما اگر که شود سال فاطمه(س)

ای عمه امام زمان! کاش در حرم

یک صبح جمعه لایق دیدار می‌شدم

خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا

محبوبه حبیب خدا إشفعی لنا

آرامش و قرار دل ثامن الحجج(ع)

ای زینب امام رضا(ع) إشفعی لنا

عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت

ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا

در هر سحر به سوی ضریح اجابتت

می‌آورم دو دست دعا إشفعی لنا

روی سیاه و بار گناهان ما کجا

لطف و کرامت تو کجا إشفعی لنا

مهر و ولایتت شده حبل المتین ما

در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا

یوم الحساب تو همه امید شیعه‌ای

تنها نه شیعه اهل جهان را شفیعه‌ای

با حبّ تو کسی که دلش را محک زده

طعنه به پارسایی حور و ملک زده

سرشار از زلالی نور یقین شود

در مرقد منور تو قلب شک‌ زده

از چشمه‌های فیض تو سیراب می‌شود

هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده

تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست

بر گنبد تو دست توسل فلک زده

شب‌های جمعه طوف حرم می‌کنمولی

گویا کسی به زخم دل من نمک زده

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده

امشب گره گشاست دم یا رضا رضا

در دست توست تذکره‌ی کربلای ما


شعر : یوسف رحیمی

من خوابيده بودم ، چون فكر مي كردم تو بيداري...!

مردي به دربار خان زند مي رود  و با ناله و فرياد مي خواهد تا كريمخان را ملاقات كند…

سربازان مانع ورودش مي شوند !

خان زند در حال كشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنود و مي پرسد ماجرا چيست؟

پس از گزارش سربازان به خان ؛ وي دستور مي دهد كه مرد را به حضورش ببرند…

مرد به حضور خان زند مي رسد و کریم خان از وي مي پرسد : چه شده است چنين ناله و فرياد مي كني؟

مرد با درشتي مي گويد  دزد ، همه  اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم !

 خان مي پرسد وقتي اموالت به سرقت ميرفت تو كجا بودي؟!

مرد مي گويد من خوابيده بودم!!!

خان مي گويد خب چرا خوابيدي كه مالت را ببرند؟

مرد در اين لحظه آن چنان پاسخي مي دهد كه استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود و سرمشق آزادي خواهان مي شود …

مرد مي گويد :  من خوابيده بودم ، چون فكر مي كردم تو بيداري…!

خان بزرگ زند لحظه اي سكوت مي كند و سپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران كنند و در آخر مي گويد : اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم…

کشتى نوح در کربلا متلاطم مى شود

 

            

وقـتـى طوفان نوح جهان را فرا گرفت و جناب نوح پیغمبر با یاران در کشتى نشسته و دنیا

را گـردش مـى کرد به سرزمـین کربلا رسید کشتى دچار گرداب شد و زمین آنرا بسوى

 خـود مـى کشید و نوح از غـرق شدن ترسید و دست بدعا برداشت و عرض کرد:

 پـروردگـارا مـن همـه روى کره زمـین را با کشتى زیر پا گذاشتم و در هیچ جا دچار چنین

 گرفتارى نشدم که در این نقطه به آن مبتلا گشته ام .

جبرئیل نازل شد و گفت : اى نوح اینجا سرزمینى است که حسین نوه محمد خاتم پیامبران

 و فرزند خاتم اوصیاء را مى کشند.

نوح پرسید: قاتل او کیست ؟



جبرئیل گفت : قاتل او لعین آسمانهاى هفتگانه و زمین است .

پس نوح هم چهار بار قاتل حسین -علیه السلام - را لعنت کرد و کشتى به سلامت از آن

ورطه رهائى یافت و در جودى به زمین نشست .

                                                                                                                    (بحارالانوار،ج۴۴، ص ۲۴۳)