.
سلام به وبلاگ ما خوش آمدید

مرد بینیاز
پنجشنبه 95/12/05
شخصی به یكی از خلفای دوران خود مراجعه و درخواست كرد، تا در بارگاه او به كاری گمارده شود.
خلیفه از او پرسید: قرآن میدانی؟
او گفت: نمیدانم و نیاموختهام.
خلیفه گفت: از به كار گماردن كسی كه قرآن خواندن نیاموخته است، معذوریم.
مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقهی خود، به آموختن قرآن پرداخت.
مدتی گذشت، تا این كه از بركت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید كه دیگر در دل نه آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه.
پس از چندی،خلیفه او را دید و پرسید:
«چه شد كه دیگر سراغی از ما نمیگیری؟»
آن آزادمرد پاسخ داد:
«چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم كه از خلق و از عمل بینیاز گشتم».
خلیفه پرسید:
«كدام آیه تو را این گونه بینیاز كرد؟»
مرد پاسخ داد:
«مَن یَتّقِ اللّه یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب ؛ هر كس از خدا پروا بدارد و حدود الهی را رعایت نماید، خدا برای بیرون شدن او از تنگناها، راهی پدید میآورد و از جایی كه تصور نمیكند، به او روزی میرساند و نیازهای زندگیاش را برطرف میسازد». (سوره طلاق، آیات 2 و 3)
بر گرفته از برنامه اخلاق کاربردی

نظر مراجع در مورد چادر
سه شنبه 95/12/03
آیت الله خامنه ای: بهترین پوشش چادر است و چادر سیاه هم بی اشکال است و کراهت ندارد.
آیت الله فاضل: چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباس هائی که جلب توجه کند حرام است.
آیت الله مکارم: بی شک چادر حجاب برتر است.
آیت الله سیستانی: چادر حجاب برتر است و سزاوار نیست زنان مؤمن بدون چادر خارج شوند.
آیت الله تبریزی: با چادر بهتر میتواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد.
منابع: مسائل جدید از دیدگاه علماء ومراجع تقلید - احکام حجاب وعفت در گلستان مرجعیت
توضیح المسائل و استفتائات مراجع معظم تقلید

لبخند پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم -
شنبه 95/11/30
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه میکرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت:
یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:
- آری! به آسمان نگاه میکردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول میشد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود.
فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:
ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.
خداوند به آن فرشتگان فرمود:
تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظربگیرم.
کتاب داستان های بحار الانوار ،نوشته محمود ناصری