.

 

  

 سلام به وبلاگ ما خوش آمدید

امامت حضرت علي (ع) در قرآن

 

ـ آیه تبلیغ

آیه ی تبلیغ از دیگر آیاتی است که بر ولایت امام علیـ عليه السَّلام ـ دلالت دارد.

در این جا با تفسیر این آیه و چگونگی دلالت آن بر ولایت آشنا خواهیم شد،خداوند در سوره مائده آيه67 مي فرمايند:

یَا ایُّها الرسول بَلَّغ ما انزل إلیک من ربک و ان لم تَفعل فما بَلَغت رِسالَتَه رِسالَتَه وَ اللهُ یَعصِمُکَ من الناس انّ الله  لا یهدی القوم الکافرین

ای پیامبر! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است را به مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را به انجام نرسانده ای، و خداوند تو را از ـ آسیب ـ مردمان حفظ می کند، خداوند کافران را هدایت نمی کند.

در این آیه پیامبرـ صلی الله علیه واله و سلم ـ مأمور ابلاغ پیام ویژه ای از سوی خداوند برای مردم شده است.

 www.po137.blogfa.com  تصاوير زيبا سازي وبلاگ

شأن نزول آیه

یکی از راه های که ما را می تواند در کشف حقیقت و درک پیام ویژه الهی در آیه کمک کند، بررسی روایات مختلفی است که از طریق شیعه و اهل سنت در تفسیر آیه شریفه و شأن نزول آن نقل شده است.

در همان کتاب آمده است که بسیاری از عالمان و مفسران اهل سنت و همه مفسران شیعه بر این امر اتفاق دارند که آیه مربوط است به داستان غدیر و در حجه الوداع نازل شده است. ابن مغاری، داستان غدیر و خطبه معروف رسول اللهـ صلی الله علیه واله و سلم ـ را چنین نقل می کند:

پیامبر خدا در حج الوداع از مکه بر گشتند تا در غدیر حُجفه در میان مکه و مدینه توقف کردند و امر کردند که سایبان بزرگی ترتیب داده و خس و خاشاک زیر آن پاک کنند، پس مردم را به نماز جماعت دعوت نمود و مادر هوای بسیارگرم به سوی او آمدیم و بعضی از ما به سبب شدت گرما ردای خود را به سر کشیده، و بعضی دور پایشان می انداختند، سپس روی خود را به جانب ما گرداند، پس از ایراد خطبه ی مفصل فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه و من کنت ولیه فهذا ولیه». الهم وال من والاه و عاد و عاداه قالها ثلاثا…؛ کسی را که من مولای او هستم، علی مولای اوست و کسی که من دوست او باشم این دوست اوست خدایا دوست بدار کسی را که که دوست دارد او باشد و دشمن بدار کسی را که او را دشمن دارد، و سه بار این را تکرار فرمود:

آنگاه پیامبر دست علی بن الی طالب را گرفت و فرمود: آیا من بر مؤمنان از خودشان اولی نیستم ؟ گفتند: آری ای پیامبر خدا! سپس فرمود: هر که را که من به جان اولی هستم علی به جان او اولی است. سپس عمر بن خطاب گفت: به به بر تو؛ آفرین بر تو ای پسر ابوطالب که مولای من و مولای هر مؤمن شدی و خدای متعال این آیه را فرستاد: «الیوم اکملت… 

طبری از زیدبن ارقم نقل می کند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ  در آخر خطبه فرمودند:

«ای مردم، بگوئید ما بر ولایت علی ابن ابی طالب با روح خود به تو عهد و پیمان دادیم، و از طرف زبان های خود میثاق استوار نمودیم و بادست های خود مصاحفه کردیم که این ولایت را به اولاد خود برسانیم و به آنها ادا کنیم، و به اهل و قوم خود ابلاغ نماییم. در این حال مردم شروع کردند به گفتن: سمعنا و اَطَعنا علی امر الله و رسوله بقلوبنا؛ ما گوش می دهیم و امر خدا و رسول را به جان و دل می پذیریم و اوّل کسانی که دست خود را به عنوان اطاعت و بیعت به علی رساندند، ابی بکر، عمر، عثمان و زبیر بودند و دیگر مهاجران و انصار و سایر مردم تا هنگام نماز ظهر بیعت کردند، نماز ظهر و عصر در یک وقت خوانده شد و این جریان امتداد یافت تا نماز مغرب و عشا و نماز مغرب و عشا ء نیز در یک وقت خواند شد و تا سه روز امر دست دادن و بیعت ادامه داشت.

 

تفسیر آیه: www.po1387.blogfa.com تصاوير زيبا سازي وبلاگ

پس از نقل شأن نزول آیه، نوبت آن رسیده است که در تک تک جمله های آیه تأمل کنیم و آثار مفسران شیعه و اهل سنت در تفسیر آیه را به دقت بررسی نماییم تا شاید بخشی ازحقایق نهفته در این آیه برای ما کشف شود.

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربّک»

این قسمت از آیه حاوی دو نکته مهم است، یکی خطاب حق تعالی به رسولش با لقب ـ یا ایها الرسول ـ و دیگری آن که رسول خدا مأمور ابلاغ پیامی ویژه از جانب خداوند برای مردم شده است.

حال باید ببینیم چرا خدا پیامبرش را با لقب رسول مورد خطاب قرار داده و پیام ویژه که پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ مأمور ابلاغ آن شده است کدام است؟

در آیه بالا خدای متعال پیامبرش را با لقب رسول مورد مورد خطاب قرار داده است، چنین خطابی از جانب خداوند بیانگر بزرگداشت و عظمت رسولش می باشد؛ زیرا رسالت از نعمت های بزرگ خداوند است که به پیامبرش عطا فرموده است افزون بر این که خداوند با چنین عنوانی خواسته این را اعلام کند که پیامبر مأمور به تبلیغ پیامی است که به او وحی شده و مقتضای رسالتش می باشد.

مفسر عالی علامه طباطبایی نوشته است:

به کار گرفتن این لقب خود اشاره است به علت حکم، یعنی وجوب تبلیغی که به وسیله همین آیه به رسول الله گوشزد شده است، و می فهماند که انجام رسالت از وطایف اصلی پیامبرـ صلی الله علیه واله و سلم ـ است. کسی که زیر بار رسالت رفته البته به لوازم آن که همان تبلیغ و رساندن پیام الهی است قیام می کند.

منظور از پیام ویژه چیزی جز ابلاغ « ولایت امام علی ـ عليه السَّلام ـ » نبوده است؛ زیرا تنها این مسأله است که می تواند در اواخر عمر پیامبرـ صلی الله علیه واله و سلم ـ دارای چنان اهمیّتی باشد که همطراز رسالت پیامبر قرار گیرد و چنین مسأله ای بود که اظهار آن ممکن بود مخالف هایی را بر انگیزد و بیم خطراتی در آن بوده است.

 

مراد از «مولی»www.po1387.blogfa.com تصاوير زيبا سازي وبلاگ

پس از آنکه روشن شد، «پیام ویژه ای » که قرآن ابلاغ آن را به عهده پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ  گذاشته است، همان ولایت امام علیـ عليه السَّلام ـ می باشد و حدیث متواتر غدیر نیز به هنگام ابلاغ همین پیام از پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ  صادر شده و در آن حدیث پیامبر به صراحت اعلام کرده که «من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه» نوبت به این بحث می رسد که مراد از «مولی» چیست؟

بعضی از نویسندگان اهل سنت برای تحریف واقعیت ها ـ مولی درکلام پیامبرـ صلی الله علیه واله و سلم ـ را به معنای دوست و یار و یاور ـ تفسیر کرده اند، که این غیر قابل قبول است چون مسأله ی دوستی علی ـ عليه السَّلام ـ  مطلب مخفی و پنهان و پیچیده ای نبود که نیاز به این همه تأکید و بیان داشته باشد و رسول خداـ صلی الله علیه واله و سلم ـ برای بیان آن، قافله عظیم حاجیان را در وسط بیابان خشک و سوزان متوقف سازد و پس از خواندن خطبه ای مفصل و گرفتن اعتراف های پی در پی از مردم، آن را به مردم ابلاغ کند، و از طرفی خدای متعال پیامبرش را تهدید کند که اگر آن را ابلاغ نکنی رسالتت را به پایان نرسانده ای.

شهيد چمران

          

جهاد و شهادت برترين سكوي پرش انسان به قله ي كمال است

                                          رهبر معظم انقلاب- مد ظله-

شهيد دكتر چمران كه بود؟     

      در سال 1311 شمسي در محله ي سرپولك،بازار آهنگرهاي تهران در خانوادهاي مذهبي، فرزندي به دنيا آمد كه او را مصطفي ناميدند. وي دوران ابتدايي را در مدرسه انتصاريه محله ي پامنار گذراند و دوره ي متوسطه را در دبيرستان البرز و دارالفنون به پايان رسانيد و با ورود به دانشكده ي فني در رشته ي الكترومكانيك تحصيلات عالي خود را آغاز كرد و به عنوان شاگرد اول دانشكده فارغ التحصيل و در همانجا به مدت يك سال مشغول تدريس شد. چمران به دليل علاقه ي زيادي كه به يادگيري مسائل مذهبي داشت از 15 سالگي در درس تفسير آيت الله طالقاني و دروس منطق و فلسفه ي شهيد مطهري شركت جست و از همين رهگذر بهره هاي فراواني برد.

      او به هنگام تحصيل در دانشكده فني به عضويت انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده در آمد و از اعضاي فعال اين انجمن شد و در جريانات ملي شدن صنعت  نفت و مبارزات پس از آن فعالانه شركت جست .

       در سال 1332 با استفاده از بورس تحصيلي دانشجويان ممتاز جهت ادامه تحصيل عازم آمريكا شد و در دانشگاه كاليفرنيا ،تحصيات خود را آغاز كرد. چمران با دريافت ممتازترين درجه ي علمي كه همراه با تحسين بسياري از صاحب نظران بود درجه ي دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسما را اخذ كرد.

     پس از واقعه 15 خرداد 1342، تصميم  به مبارزه ي  مسلحانه با رژيم گرفت و به همين منظور عازم مصر شد و مدت دو سال دوره ي آموزش هاي چريكي، و جنگهاي پارتيزاني را گذراند .

      سپس عازم لبنان شد و با كمك امام موسي صدر كه سمت نمايندگي امام –رحمةالله- را در لبنان داشت ، گروه «حركت محرومين» را بنا نهاد و جناح نظامي آن را كه به جنبش امل مرسوم است ، پايه گذاري كرد و پس از سازماندهي جنبش امل ، حملات بيشماري را عليه مواضع صهيونيزم اشغالگر و راستيگرايان فالانژ وابسته انجام داد و خواب راحت را از چشمان غاصبان صهيونيستي ربود و توفيق يافت كه خدمات ارزنده و بسياري را به امت اسلام انجام دهد.

     با پيروزي انقلاب اسلامي ،دكتر چمران پس از 23 سال دوري از وطن به ايران بازگشت و نخستين گروه از سپاه پاسداران را در سعد آباد تشكيل داده و به آموزش آنان پرداخت .

دكتر چمران پس از غائله ي پاوه به همراه شهيد سرلشكر ولي فلاحي به آن منطقه عزيمت كرد . هلي كوپتر چمران و همراهان در ميان حلقه ي محاصره ي گروهك هاي ضد انقلاب افتاد و زير آتش شديد آنها وارد پاوه شد و با پاسداراني كه در حلقه ي محاصره افتاده بودند به همكاري پرداخت، و در اين زمان از سوي امام – رحمةالله – فرماندهي منطقه به وي سپرده شد.

      چمران حماسه ساز در عرض 15 روزهمه ي شهرها وراه ها وومواضع استراتژيك منطقه را آزاد ،و كردستان از اين مرحله به سلامتي گذر كرد.

      پس از اين پيروزي درخشان، چمران از سوي امام -رحمةالله- به وزارت دفاع منصوب شد و سپس در ارديبهشت 1359، به سمت نمايندگي و ناظر امام در شوراي دفاع نصب گرديد و در كنار آيت الله خامنه اي نماينده ديگر امام در اين شورا ،به امور دفاعي و نظامي مملكت پرداخت . چمران در اين سمت براي تغيير و تحول ارتش از نظام طاغوتي به حكومت اسلامي دست به اقدامات وسيعي زد و در اين زمينه از هيچ كوششي فروگذار نكرد.

     او در انتخابات اولين دوره ي مجلس شوراي اسلامي در سال 1359، به عنوان نماينده ي مردم تهران انتخاب و در سنگر مشغول خدمت شد. با شروع جنگ تحميلي عراق، دكتر چمران در معيت آيت الله خامنه اي با اجازه امام –رحمةالله- عازم جبهه هاي جنگ شد و درست شب بعداز ورود به خوزستان ،اولين حمله چريكي خود را به همراه تعدادي ا ز نيروهاي اسلام عليه تانك هاي دشمن كه تا نزديكي  اهواز دسيده بودند انجام داد و همين عمليات باعث شد تا نيروهاي دشمن كيلومتر ها عقب بنشينند.

     دكتر چمران ستاد جنگ هاي نا منظم را در اهواز تشكيل داد و واحد مهندسي بسيار فعالي را فراهم كرد .

      از ديگر كارهاي اساسي دكتر چمران ايجاد هماهنگي بين نيروهاي سپاه و ارتش و نيروهاي مرئمي بود كهدوشادوش هم در عمليات ها دلاورانه مي جنگيدند .

      دكتر چمران در تاريخ 30 خرداد 1360، يك روز قبل از شهادتشان در اهواز و در جلسه شوراي عالي دفاع براي آخرين بار شركت كرد و پس از آنكه خبر شهادت فرمانده نيروهاي دهلاويه ،ايرج رستمي را در سحرگاه 31 خرداد دريافت كرد به سرعت فرد ديگري را براي فرماندهي انتخاب كرد و با خود به دهلاويه برد.

او به طرف سوسنگرد به راه افتاد و در پشت خاكريزبا عراقي ها ايستاد. خمپارهاچپ و راست در اطراف او به زمين مي خوردند كه ناگهان خمپاره اي در نزديكي او منفجر شد و وي از ناحيه ي سر مورد اصابت تركش قرار گرفت و ايشان در خرداد ماه سال 1360به مقام رفيع شهادت نايل آمد.روحشان شاد و يادشان گرامي باد.

ولايت حضرت علي (ع) در قرآن

رحلت جانگداز عقيله بني هاشم،حضرت زينب _سلام الله عليها_بر همگان  

                                             تسليت باد  

 




 ميلاد مولود کعبه مولی الموحدین ،امیرالمومنین،

 

   امام علی-عليه السلام-

 

محضر امام عصر و الزمان، امام الانس و الجان حجت ابن الحسن

العسکری حضرت مهدی-عجل الله تعالی فرج- و تمام عاشقان حضرت

                               تبریک وتهنیت باد                          

 

 

 قرآن جزازمدح علي آیه ندارد

                                        این صدف جز این دُر گرانمایه ندارد

 رفتم  زیر سایه  لطفش  بنشینم

                                         ديدم  علي  نور بود  سايه  ندارد

   

 برجسته ترین مصداق انسان  کامل حضرت امیرالمومنین ـ عليه السَّلام ـ   است او شخصیت ممتازی است که نه در گذشته ی تاریخ نه و در آینده ی آن مماثل ندارد، زیرا وی مظهر خدایی است که مثل او همتا ندارد و نور آن حضرت ـ عليه السَّلام ـ در مقام صعود و عالم غیب با نور رسول اکرم ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ متحد بود.

آن حضرت ـ عليه السَّلام ـ مظهر «اسم اعظم»خدا است و اسم اعظم ـ که عالی ترین درجه است ـ نه لفظ است تا با تلفظ آن بتوان در عالم تصّرف کرد و نه مفهوم و وجود ذهنی و علم حصولی است تا با تصور آن مشکلی حل شود. اسم اعظم مقام است و هر کس به این مقام بار بیاید، می تواند در عالم تصّرف کند و منشأ کارهای خارق العاده شود.

ولايت حضرت علي _عليه السلام_ در قرآن

آیه ولایت

«إنّما ولیکم الله وَ رَسُولَه و الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقِیمونَ الصلوه و یؤتُون الزکاه و هُم راکِعُون»

«ولی شما تنهاخدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و درحال رکوع زکات می دهند.»

 

با تأمل در آیه بالا(مائده/55) که به حق آیه ولایت نام گرفته است، مطلب ارزشمندی در باب ولایت خدا، پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ و امیر المؤمنان علی ـ عليه السَّلام ـ  استفاده می شود که برای رعایت اختصار به بیان بعضی از آن مطالب که مناسبت بیشتری با بحث دارد، بسنده می کنیم:

الف: تنها خداوند متعال، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ و مؤمنان بر پا دارنده نماز و پرداخت کننده زکات در حال رکوع، دارای حق ولایت و حکومت بر مؤمنان هستند.

خداوند پس از بر حذر داشتن مؤمنان از پذیرش ولایت و سرپرستی ناروای کافران، با جمله: «إِنَّما وَلیّکم الله… » به معرفی آنان که شایسته ولایت هستند پرداخته و مؤمنان را به پذیرش ولایت آنان ارشاد کرده است.

اصل ولایت و حکومت در مرحله ی نخست از آن خداوند متعال است و ولایت پیامبر و مؤمنانی که در حال رکوع زکات می دهند، در طول ولایت خداوند است و پرتوی از حاکمیت او.

مفرد آوردن کلمه ـ ولی ـ علی رغم جمع بودن خبر آن، بر مطلب بالا دلالت دارد، یعنی از مفرد آوردن کلمه ـ ولی ـ استفاده می شود که (ولی) یکی است و آن خداوند متعال است و ولایت                                   پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ و امام علی ـ عليه السَّلام ـ در طول ولایت خدا و پرتوی از ولایت الهی است.

افزون بر اینکه بسیاری از آیات دیگر نیز بر این اصل به صراحت تأکید کرده است: مانند:

 

«قُل أغیر اللهِ أتخذولیاً فاطر السموات و الأرض»

«بگو آیا غیر خدا را سرپرست خود بگیرم، خدایی که پدید آورنده آسمان و زمین است.»

در این آیه(انعام /14) علاوه بر آن که بر اصل ولایت الهی تأئید شده، ولایت خداوند بر جامعه بر ولایت  تکوینی او ـ یعنی آفرینش آسمان و زمین آهعهعهعـ متکّی شده است و از آن استفاده می شود که تنها، پدید آورنده آسمان و زمین سزاوار حکومت و سرپرستی انسان است.

ب: پرداخت زکات در حال رکوع، نشانه فرد تعیین شده برای حکومت و ولایت است.

با توجه به این که جمله ـ وهم راکعون ـ به لحاظ ادبی جمله حالیه است. و نیز با توجه به ظهور ـ رکوع ـ در معنای مصطلح آن یعنی رکوع نماز، معلوم می شود صفات شمرده شده به خصوص آخرین صفت، عنوان مشیر دارد یعنی برای معرفی شخص معین است.

شهید مطهری نوشته است:

آیه، مطلب را به شکی بیان می کند که عمومیت بردار نیست و به هیچ وجه نمی توان احتمال داد که این آیه نیز درصدد بیان ولاء اثباتی عام است؛ زیرا قرآن در این جا درصدد بیان ولاء اثباتی عام است؛ زیرا قرآن در این جا درصدد بیان یک قانون کلی نیست، نمی خواهد استجاب یا وجوب اداء زکات در حال رکوع را بیان کند و به عنوان تشریع یک مندوب با یک فرضیه اسلامی جعل قانون کند. بلکه اشاره است به عمل واقع شده ای که فردی در خارج انجام داده و اکنون قرآن، عمل را معرف آن فرد قرار داده و به نحو کفایه حکمی را که همان ولایت خاص است اثبات می کند.

بر اساس شأن نزول های متعدد و روایات بسیار، شخصیت مورد نظر در آیه شریفه، حضرت علی ـ عليه السَّلام ـ  است بنابراین، از آیه شریفه استناد می شود که ولایت و سرپرستی بر مؤمنان، از آن خدا، رسول او و علی بن ابی طالبـ عليه السَّلام ـ است.

 

    شأن نزول آیه  

    مفسران شیعه و اهل سنت گر چه شأن نزول آیه را با روایت های مختلف گزارش کرده اند؛ اما تمام این گزارش ها در یک مطلب مشترک اند و آن مطلب این است که ایه در شأن امیر المؤمنین علیـ عليه السَّلام ـ نازل شده و آن مؤمن بر پا دارنده نماز و ادا کننده زکات در حال رکوع کسی جزعلی ابن ابی طالب ـ عليه السَّلام ـ نیست.

ما در این جا به نقل یکی از آن گزارش ها از تفسیر گرانقدر مجمع البیان طبرسی، صحفه 210 اکتفا می کنیم:

       عباده بن ربعی گوید: روزی عبدالله بن عباس در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ حدیث نقل می کرد. ناگهان مردی که عمامه ای بر سر داشت و صورت خود را پوشانده بود نزدیک آمد، هر بار که ابن عباس از پیامبر حدیثی نقل می کرد او نیز با جمله قال رسول الله… حدیث دیگری نقل می کرد.

       ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند. او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هر کس مرا نمی شناسد بداند من ابوذر غفاری هستم. با یان گوش های خود از رسول خداـ صلی الله علیه واله و سلم ـ  شنیدم و اگر دروغ می گویم هر دو گوشم کر باد ! با این چشمان خود، این جریان را دیدم و اگر دروغ می گویم هر دو چشمم کور باد ! که پیامبر فرمود: علی پیشوای نیکان و کُشنده کافران است، هرکس او را یاری کند، خدا یاریش خواهد کرد و هر کس دست از یاریش بر دارد. خدا دست از یاری او برخواهد داشت.

       سپس ابوذر افزود: ای مردم، روزی از روزها با رسول خداـ صلی الله علیه واله وسلم ـ در مسجد نماز می خواندم، مستمندی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا توشاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی پاسخم را نداد، در همین حال حضرت علی ـ عليه السَّلام ـ  که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود به مستمند اشاره کرد و او نزدیک آمد و انشگتر را از دست آن حضرت بیرون آورد.  

       پیامبرـ صلی الله علیه واله و سلم ـ وقتی که از نماز فارغ شد سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت: «خدایا ! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه ی مرا گشاده گردان و کارها را برمن آسان ساز، از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیله او، پشتم قوی و محکم گردد.

     ابوذر گوید: هنوز دعای پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ  پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و آیه «انّما ولیکم الله» را نازل کرد.

                                 ادامه دارد …

در غم غروب ستاره ی غریب مدینه

مدينه… بقيع… مزار بي چراغ… مظلو ميت… راستي اينها چه واژگان غريبي اند،آخر بقيع اين بقعه خاموش،اين بار کسي را

درخود جاي داد که با شهادتش واژه ي مظلوميت ولايت در جريده ي تاريخ به ثبت رسيد.

آسمان ولايت اين بار در غمي بس غريب ماتم زده شد و باور اين درد جانگداز براي ديگر ستاره ها سخت است.

مدينه ي غريب را در داغ نبودنش سکوتي غم افزا فراگرفته و سيلاب اشکهاست که مظلوميت ايشان را بر آسمان فرياد

مي زند،آخر اگر نگاه ستاره ها نباشد ما هيچيم. «  به اميد شفاعتي که روزي ما گردد .»

شهادت ناصر حقايق،پيشواي مذهب جعفري صادق آل محمد (ص)،حضرت امام جعفر صادق (ع) بر امام زمان (عج) و رهبر

بزرگوار و شيعيان جهان تسليت باد.