
فاين الله
گويند: وقتي ابن عمر به غلامي كه گوسفنداني را مي چرانيد بر خورد كرد، به او گفت يك گوسفند به من بفروش .
چوپان گفت مال من نيست و مالك هم چنين اذني به من نداده .
ابن عمر گفت گوسفند را به من بفروش و پول آن را براي خودت بردار و به مالك خودت بگو آن گوسفند را گرگ ربوده .
چوپان گفت «فاين الله» پس خدا كجاست؟اگر مالك من نيست ، خدا كه حاضر و ناظر است .
اين مراقبه چوپان در ابن عمر اثر كرد به طوري كه نزد مالك آن غلام رفت و او را خريد و آزاد كرد و بعد همان گله گوسفندان را هم از همان مالك خريد و به آن غلام آزاد شده بخشيد و بعد از اين ابن عمر هميشه اين كلمه چوپان را تكرار مي كرد و مي گفت« فاين الله »
قلب سلیم نوشته شهید آیت الله دستغیب
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط یاس کبود در 1390/12/06 ساعت 03:37:48 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1390/12/07 @ 09:22:48 ق.ظ
الزهرا (س) نصر [عضو]
موفق باشید
1390/12/06 @ 08:59:56 ب.ظ
انصاریان [عضو]
سلام
خسته نباشید
متن زیبایی بود