چرا مردم به انحراف کشیده شدند؟

فاجعه ی سقیفه و در پی آن غضب ظالمانه ی فدک سنگ بنای تمام ظلم ها و ستمگری ها در طول تاریخ اسلام گردید؛ اما آیا فاجعه ای چنین بزرگ تنها محصول سیاست بازی و غوغا سالاری پیشوایان سقیفه بود؟!

چرا از دلاوران صحنه‌ی شجاعت و شهامت جز سایه ای از ننگ و ضلالت خبری نبود؟!

آن بیعت کنندگان بی شمار با علی مرتضی -علیه السلام-در روز غدیر خم به کدامین لانه خزیده بودند؟!

آن آگاهان از بی کران فضایل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها- چگونه رضایت دادند تا در حق او جسارت شود و قطعی ترین حق او غصب گردد؟!

چگونه می شود که پیشاپیش چشم دلاوران و غیرتمندان مهاجر و انصار روشن ترین و قطعی ترین حقوق به تاراج رود و نوای حتی یک اعتراض از جمع آنان برنخیزد؟!

ریشه های این فاجعه ی عظیم چه بود؟!

 

1- سطحی نگری و بی غیرتی های غافلانه

همه ی مصیبت ها و انحطاط ها در اسلام از سهل گیری، ساده لوحی و خوش باوری مردمان در همان اجتماع مسجد پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- شروع شد.

وقتی که ابوبکر ترسید مردم حضرت علی -علیه السلام- را یاری کنند و مانع او شوند پیش دستی کرد و خطاب به حضرت گفت: آنچه گفتی حق است که با گوش خود شنیده ایم و فهمیده ایم و قلبهایمان آن را در خود جای داده است (منظور واقعه غدیر و بیعت مردم با حضرت علی -علیه السلام- ) ولکن بعد از آن من از پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- شنیدم که می گفت: «ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را انتخاب کرده و ما را بزرگوار داشته و آخرت را برای ما بر دنیا ترجیح داده است و خداوند برای ما اهل بیت نبوت و خلافت را جمع نخواهد کرد».[1]

چرا کسی برنخاست و سند حدیث را جویا نشد که آخر این چه حدیثی است که تنها تو شنیده ای و هیچ یک از همراهان و صحابیان رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم-آن را نشنیده اند؟ آیا پیامبر این حدیث را تنها در گوش تو نجوا کرده است ؟!

و چرا آن گاه که حضرت فاطمه- سلام الله علیها- به مقابله و افشاگری برخاست، صخره ی دل های قساوتمند آن مردم نلرزید و در هم فرو نریخت؟! چرا نور افشانی فاطمه ی زهرا -سلام الله علیها- همان که نور بخش آسمان ها و زمین است، سینه های ظلمانی و سیاه ایشان را سپید و نورانی نساخت؟!

این همه از آن نشأت می گرفت که شناخت و آگاهی کافی وجود نداشت. غرض ورزان و مریض دلان عرصه ی تک تازی یافته بودند، و توده ی مردم هم که غرض و مرضی نداشتن ساده لوحی و ظاهر بینی چشم عقلشان را کور ساخته بود و ساده انگاری و سطحی نگری به خواب خوش بی غیرتی و غفلت فروشان برده بود.

چه کسی باورمی کردکه ابوبکرصدیق، پدر زن پیامبر، پیرمردی که محاسن سفید و سوابقی درخشان در هنگام هجرت داشت از پیش خود حدیث جعل کند که خلافت را به چنگ آورد.

آری، سطحی نگری و ساده انگاری ما، غیرت های دینی را بر باد داده بود ، درخت تساهل و تسامح به ثمر نشسته و از میوه آن به همه ی مردم خورانده بودند و این بود که خطبه ی عرش لرزان فاطمه -سلام الله علیها- هم نمی توانست دل های به غفلت و بی غیرتی خو گرفته مردم را بیدار سازد و به قیام در مقابله فساد و بدعت و تباهی وا دارد.

2- تاویل ها و قرائت های دینی منحرفانه

در مجادله‌ی غاصبان ولایت و خلافت با یگانه دختر پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- آن قدر سیاست بازی و فریب کاری به چشم می خورد که زیرک ترین سیاست کاران عالم را به زانو زدن در مکتب خویش فرا می خواند.

آن هنگام که فاطمه -سلام الله علیها- با خطبه‌ی گدازنده و روشنگرانه ی خویش موقعیت اجتماعی غاصبان ولایت را به لبه ی پرتگاهی مهیب قرار داد خلیفه ی وقت با دغل کاری به جوابگویی برخاست و نقشه ای از پیش تعیین شده را به اجرا درآورد.

او برای فریب مردم ابتدا با چرب زبانی به تعریف و تمجید از پاره تن رسول خدا- صلی الله علیه و آله و سلم- پرداخت و بعد از آن حدیث جعلی را خواند و بعد از آن قضاوت را به مردم سپرد. مردم از همه جا بی خبر و نادان به جای اینکه بگویند به قرآن مراجعه کنیم چون بهترین داور قرآن است، خود به داوری پرداختند و صد افسوس که خدعه و نیرنگ و فریب ، گوهر عقل و شرف و مردانگی را ربوده بود و به جای پشتیبانی از ولایت و خلافت اصلی و حمایت دختر پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- از نااهلان حمایت کردند.

3- جهالت مردم

حضرت علی -علیه السلام- می فرمایند: «تعجب است! تعجب بسیار از جاهلان این است و گمراهان و راهنمایان و کشانندگان آنان به آتش چرا که آنان از پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- بارها شنیدند که فرمودند: هیچ امتی امور خود را به دست کسی نمی سپارد که میان ایشان داناتر از او باشد مگر آنکه کارشان همچنان رو به سقوط می رود تا به آنچه که ترک کرده اند باز گردند.

مردم قبل از من امور خود را به دست سه نفر سپردند که هیچ کدام از آنان قرآن را جمع آوری نکرده بود و نه ادعا داشت که به کتاب خدا و سنت پیامبرش علم دارد. در حالی که یقیناً می دانستند که من داناترین آنان به کتاب خدا و سنت پیامبرش و فقیه ترین و قرائت کننده ترین آنها نسبت به کتاب خدا و بهترین قضاوت کنندگان به حکم خدا هستم و هیچ کدام از آن سه نفر سابقه ی نیک و تحمل سختی با پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم -در همه جنگ هایش نداشتند».[2]

 

4- نفاق و کینه های خفته

 حضرت زهرا -سلام الله علیها- ریشه ای ترین عامل غضب خلافت و ولایت  را نفاق های در نهان خفته معرفی می کند. قساوتمندان به ظاهر مسلمان شده ، عقب ماندگان به ظاهر رشد یافته، گمراهان به ظاهر هدایت شده، آتش تعصب ها و کینه های قومی قبیله ای را در نهاد خویش فرو ننشانده اند به تهذیب و تزکیه نفوس خویش نپرداخته اند و لیکن داعیه ی دین و ایمان را پوششی برای ظلمت و قساوت درونی شان قرار داده و همواره به دنبال فرصتی می گشتند تا از پشت بر اسلام خنجر بزنند.[3]

کدام یک از مردم می توانستند باور کنند که پیشتازان بیعت با حضرت علی -علیه السلام- در روز غدیر از او کینه ها به دل داشته باشند. همان هایی که در ظاهر پیشتازان جنگ وجهاد، سوداگران جان و

 

انفاق کنندگان مال، در نهان دلهایشان دورویی بپرورانند.

 

5- ترس از کشته شدن

بسیاری از مردم که با ابوبکر بیعت کردن به خاطر این بیعت کردند که می ترسیدند کشته شوند و تنها چیزی که آنها را وادار به بیعت با ابوبکر کرد ترس از عمر و دار و دسته او بود.

شیخ مفید در کتاب «جَمَل» صفحه 59 روایت کرده است که: عده ای از اعراب وارد مدینه شده بودند تا لوازم زندگی خود را بخرند ولی مردم به خاطر فوت پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- بازار را تعطیل کرده بودند. آن اعراب هم در بیعت و مسئله خلافت حضور یافتند.

عمر سراغ آنان فرستاد و ایشان را فرا خواند و گفت: مبلغی  برای بیعت خلیفه ی پیامبر بردارید و به

سراغ مردم روید و آنان را دست جمعی به اینجا بفرستید تا بیعت کنند و هر کس امتناع ورزید به سر و پیشانی او بزنید». راوی می گوید: به خدا سوگند اعراب را می دیدم که لباس های صنعانی[4]به کمر بسته بودند و مسلح شده بودند و چوب به دست گرفته بیرون آمدند و مردم را زدند و به اجبار برای بیعت آوردند.[5]

 

 



[1] همان ص  231.

[2] همان ص  360.

[3] محمد تقی مصباح یزدی، جامی از زلال کوثر، چاپ نگارش چاپ هشتم، زمستان 87 ص  177.

[4] نوعی لباس بوده که در یمن ساخته می شد.

[5] اسرار آل محمد، ابوصادق سلیم بن هلالی عامری، مترجم اسماعیل انصاری زنجانی ص  211.

  • نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)
    1391/01/30 @ 09:25:22 ب.ظ

    موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

    السلام علیک یا مظلومه یا فاطمه الزهرا

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.